اگرمنظور ازاستقلال مالي زن اين باشد كه تاحدودي امكانات مالي برايش فراهم شده باشد كه بتواند حتي رأساً مشكلي از خود يا از ساير اعضاي خانواده حتي شوهر راحل كند كه درواقع كمكي به تكميل سلامت وسعادت خانواده كرده باشد حالا اين امكانات مي خواهد ازطريق ارث قبلي ، كمك همسر ، درآمد شغلي مناسب باشد ، بنظر مي رسد ايرادي نداشته باشد ولي متأسفانه امروزه كه جامعه به سنن چندهزارساله وحداقل به شعائر ديني خودش درعمل (ونه درتظاهر كه آنهم يكي ديگر ازبلاياي امروز است ) لگد زده ومصيبت آن دامنگير خانواده ها شده ، هدف از استقلال مالي عمدتاً كسب برتري برمرد بخاطر مسائل بي ارزشي نظير چشم وهمچشمي و رقابتهاي منفي است كه بايد بنوعي درنظر ومهار درآيد زيرا آثار مخرب آن در عدم تمكين زنان و نارضايي ازشوهر کمتر توانا وافزايش زياد آمار جدايي ها بخوبي خودش را نشان داده است . هركسي كاو دورماند ازاصل خويش ...
بخشي از گفته هاتون قابل تامله! اما اساسا هيچ وقت نمي شه جلوي يك جريان را گرفت. گسترش حضور زنان در جامعه هم چنان ادامه خواهد داشت. چيزي كه مشكل سازه ساختارهاي مردسالارانه در جامعه است كه باعث شده مردان و زنان هر كدام به نوعي جامعه پذيري غلطي داشته باشند. لذا عيب از مسلماني ماست!
سلام
واقعاً كه از اين طرز تفكر شما جا خوردم.
بايد به عرض برسانم در بسياري از موارد اشتغال زنان از به همپاچيده شدن بسياري از خانوادهها جلوگيري ميكند كه نمونههاي آن نيز در جامعه امروزي ما كم نيست.
در ضمن اگر برخي از مردها كار نميكنند از تنبلي و بيعرضگي خودشان است.