به نام خدا
رسانه ها امروزه در هر کجای جهان نقش محوری و مهمی
را در اطلاعرسانی، ایجاد جنگ و پایداری صلح ایفا میکنند از اینرو صاحبان قدرت و
سرمایه در سراسر دنیا همواره تلاش دارند تا جریان انحصارگونهای در رسانهها به
نفع خود ایجاد نمایند.
در ایران نیز این جریان به شکل مشابهی با آنچه در
دنیا اتفاق میافتد وجود دارد و صاحبان قدرت و ثروت علاقه فراوانی برای در اختیار
گرفتن ابزار رسانهای برای دستیابی به اهداف مشروع و گاه غیر مشروع خود دارند و
این در حالیست که بسیاری از رسانههای خبری از جمله خبرگزاری ها و روزنامهها به
دلیل نداشتن پشتوانه مالی مناسب ناگزیر از وابستگی به ارگان، نهاد و یا اشخاص
هستند.
اما آنچه در این روند مشاهده میشود رئیس محوری در
رسانههای ایران به جای مخاطب محوری است، بدین معنا که نظر مخاطب برای جهتدهی و
تعیین خط و مشیهای یک رسانه چندان مورد توجه قرار نگرفته بلکه هرچه مقامات بالاتر
یک رسانه (بنابر گرایشات سیاسی و غیره) به خبرنگاران دیکته کنند باید اجرا شود.
نتیچه چنین روندی در درجه اول بی اهمیت شدن رسانهها
و اخبار آنان برای توده مردم است و در مرحله بعدی بیاعتمادی همان مردم به اخباری
است که روی خروجی خبرگزاریها قرار میگیرد و یا در روزنامهها به چاپ میرسد.
حال اگر بخواهیم از زاویه دیگری به این جریان
نگاهی افکنیم باید نابودی جریان سالم تهیه و تولید خبر را در کشور شاهد باشیم بدین
مضمون که خبرنگار تحت فشار لابیهای ظاهر و پنهان، اخبار دریافتی از جامعه و
عملکرد مسئولان را به شکلی غیر واقعی تنظیم کرده و در اختیار عموم مردم قرار میدهد
و از اینرو با کمال تأسف باید گفت به خاطر لقمه نانی، خبرنگاران نیز مجبور به دروغپردازی
در جامعه میشوند.
در این حوزه آنچه که جالب توجه مینماید ایجاد
روحیه محافظهکاری در افرادی است که خود روزی به عنوان خبرنگار و فردی عادی به کار
مشغول بوده و امروز در حوزه قدرت و یا نزدیک به قدرت قرار دارند و اینگونه افراد
(البته در برخی موارد) چه عجیب در جریان قدرت حل میشوند و خود در مقام تصمیمگیر،
جریان آزاد خبری و حقوق انسانی قشر محروم خبرنگار را از یاد میبرند!!!
به امید روزی که جریان آزاد رسانهای در ایران نیز
مشاهده شود خبری از فشار گروههای صاحب نفوذ و سرمایه برای تحریف اذهان عمومی
نباشد.