به نام خدا
به نظر می رسد برای بررسی موضوع گریز جوانان از دین ابتدا باید تعریفی از واژه ی دین ارایه کرد تا در بررسی موضوع اصلی زمینه ی فکری مشترکی داشته باشیم.
تعریف دین به عنوان یک مفهوم، که برای هدایت بشر به وجود آمده است و بر اساس فطرت انسان آفریده شده است روشن است، خداوند هر آنچه را که از ابتدای خلقت بشر در نهاد وی قرار داده است و خود بشر به تنهایی نمی تواند تمام آن را کشف کند و یا به آن دسترسی پیدا کند، از طریق ارسال انبیاء الهی توضیح می دهد و به انسان کمک می کند تا خود را بهتر بشناسد و این دین است، یعنی مجموعه ی دستورالعملهایی، برای کشف فطرت واقعی انسان ها و کل حرف دین آن است که هر شخصی به همان اندازه که خوب است و کار خوب انجام می دهد مسلمان است.
دین در معنای فوق بسیار منطقی و قابل قبول و در بسیاری موارد راحت و برای همه ی انسان ها قابل فهم است و به وجود آورنده ی نشاط و شادابی در نوع بشر می شود و تمایز او را از دیگر جانداران روشن می کند، اما تعریف دومی نیز از دین در جامعه ی فعلی ما وجود دارد که تفاوت ماهوی بسیاری با آنچه ذکر شد در آن دیده می شود و آن همان دین دست و پا گیر و محدود کننده و جبری و نهی کننده و اهمیت دهنده به ظاهر و تأکیدی و خشن است که همه ی انسان ها با توجه به عدم سازگاری این نوع دین با فطرت خود، از آن دوری می کنند و به ویژه جوانان از آن گریزانند.
اختلاف بین این دو تعریف از دین در جامعه ایران به قدری زیاد شده که به نوعی تحریف و حتی در بسیاری موراد وارونگی مبانی و دستورات انجامیده است و این خود به نوعی باعث سردرگمی در ذهن جوانانی که با فطرت پاک خود جویای حقیقت دین هستند شده است.
بسیاری از سنت هایی که از دیرباز در ذهن اشخاص جای گرفته و از آنها به نام دین تعبیر شده است با فطرت واقعی انسان هماهنگی ندارد و با آنچه از انبیاء و بزرگان به ما رسیده است تفاوت دارد و تنها تولید دست افراد سودجو در برهه های تاریخی بوده است تا مردم ناآگاه و عوام الناس را در جهت دستیابی به اهداف خود حرکت دهند و این دستورات هم اکنون در ذهن جوان آگاه امروزی جایی ندارند و چون بر آنها از سوی استفاده کنندگان ابزاری از دین تأکید می شود، جوانان نیز از آن گریزان هستند.
ایجاد تعلقات و اضافات و مواد و تبصره های فراوان در هر موضوع کوچک و بزرگ که روش استنباط آن از سوی پدید آورندگان آن نیز بر کسی از عوام روشن نیست و موقعیت تاریخی و زمانی و مکانی آن واضح نیست و ضرورت وجود آن در جامعه فعلی ما جای شک و تردید دارد، اما به علت تعصب های بی جا و وجود برخی ذهن های خشک و جمود کسی را یارای تغییر آن نیست، از علل دیگر گریز جوانان از این نوع دین است.
تقابل سنت و تجدد از دیرباز موضوع بحث روشنفکران و عالمان دینی و افراد صاحب نظر بوده است و البته هنوز هم راه به جایی نبرده است و هر دو طیف بر موضع خود پافشاری می کنند و در این میان آنچه مسخ می شود و پایمال می شود همان دین است و جوان، که در دوراهی دینداری و پذیرفتن مبانی سکولاریستی ممکن است به هر طرف گرایش پیدا کند و این با محیط فکری که جوان در آن رشد می کند ارتباط مستقیم دارد.
به نطر می رسد در این جدال طولانی رعایت تعادل و کشف حقیقت بدون تعصب، بهترین شیوه باشد که جوانان جویای دین واقعی بر اساس فطرت انسان، می توانند برگزینند و این خود در درجه اول نیازمند مطالعه دقیق کتاب آسمانی است که همان قرآن کریم می باشد.
قرآن کتاب انسان ساز و پاسخگوی تمام سئوالات انسان است و هر دوراهی و چند راهی را تنها با مراجعه به قرآن می توان تبدیل به یک راه مطمئن کرد و بازگشت به قرآن، مطالعه آیات و تدبر و تعمق در آن _که از سوی خداوند نیز به کرات بر آن تأکید شده است_ روشن گر بسیاری از مسائل حال حاضر جامعه ایران خواهد بود.
در پایان تأکید می شود اگر جوانان مسلمان در ایران به ظاهر از دین گریزانند و به بسیاری از حکم های دینی که سالها مورد قبول جامعه بوده است هم اکنون وقعی نمی نهند، در وقع گریز از دین به معنای دوم است که توسط افرادی بر خلاف فطرت پاک انسان تبیین شده است و با اصرار فراوان بر اجرای آن در جامعه تأکید می کنند و جوان هم در مقابل، اصرار بر نفی آن دارد.
بازگشت به قرآن و فطرت انسان که خداوند بر اساس آن دستورات خود را بر بشر نازل کرده است ما را به کشف حقیقت دین رهنمون می کند.
به امید آن روز می اندیشیم و تلاش می کنیم.
دیوار313 ::: جمعه 86/5/5::: ساعت 10:58 صبح